English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 273 (6193 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
answer U دفاع کردن
answered U دفاع کردن
answering U دفاع کردن
answers U دفاع کردن
fend U دفاع کردن
defend U دفاع کردن
defended U دفاع کردن
defending U دفاع کردن
defends U دفاع کردن
advocate U دفاع کردن
advocated U دفاع کردن
advocates U دفاع کردن
advocating U دفاع کردن
plead U دفاع کردن
pleaded U دفاع کردن
pleads U دفاع کردن
buckler U دفاع کردن
deraign U دفاع کردن
implead U دفاع کردن
makki U دفاع کردن
say a good word for U دفاع کردن
to make a d. U دفاع کردن
ward off U دفاع کردن
to defend [from] U دفاع کردن [از]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
redundancies U در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
redundancy U در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
blocking U سدکردن جاده دفاع غیر عامل مسدود کردن راه دشمن
breast U باسینه دفاع کردن
breasts U باسینه دفاع کردن
defend U دفاع کردن از
defended U دفاع کردن از
defending U دفاع کردن از
defends U دفاع کردن از
defence U دفاع کردن استحکامات
defenses U دفاع کردن استحکامات
parried U سد کردن دفاع مستقیم
parries U سد کردن دفاع مستقیم
parry U سد کردن دفاع مستقیم
parrying U سد کردن دفاع مستقیم
champion U مبارزه دفاع کردن از
championed U مبارزه دفاع کردن از
championing U مبارزه دفاع کردن از
champions U مبارزه دفاع کردن از
assert U دفاع کردن از
asserted U دفاع کردن از
asserting U دفاع کردن از
asserts U دفاع کردن از
brief U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
vindicate U دفاع کردن از محقق کردن
vindicated U دفاع کردن از محقق کردن
vindicates U دفاع کردن از محقق کردن
vindicating U دفاع کردن از محقق کردن
bay U دفاع کردن درمقابل
bayed U دفاع کردن درمقابل
baying U دفاع کردن درمقابل
bays U دفاع کردن درمقابل
assert oneself U از حق خود دفاع کردن
bield U شجاع شدن دفاع کردن
defense U دفاع کردن استحکامات
detachment parry U دفاع با دور کردن شمشیرحریف
eot geo reo U باز کردن دفاع ضربدری
mayhen U ازوسیله دفاع محروم کردن
propugn U دفاع کردن از
tae U پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
to keep at bay U دفاع کردن درمقابل
to stick up for U دفاع کردن از
to vindicate a religion U دیانتی را بثبوت رساندن یاازان دفاع کردن
speak out <idiom> U دفاع کردن از چیزی
to defend oneself [against] U از خود دفاع کردن [درمقابل]
to act in self-defence U دفاع از خود اقدام [حرکت] کردن
Other Matches
samisch variation U واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
one on one U دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense U دفاع وزارت دفاع
self defense U دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
uncovered U بی دفاع
answering U دفاع
advocation U دفاع
parrying U دفاع
parry U دفاع
answered U دفاع
vindication U دفاع
answer U دفاع
munition U دفاع
parried U دفاع
one man block U تک دفاع
parries U دفاع
answers U دفاع
defend U دفاع
defenses U دفاع
defended U دفاع
defending U دفاع
defends U دفاع
pleading U دفاع
advocacy U دفاع
defence U دفاع
czech defence U دفاع چک
fencing U دفاع
apologia U دفاع
tae U دفاع با پا
block U دفاع
defense U دفاع
blocked U دفاع
blocks U دفاع
apologias U دفاع
daylight U نفوذ در دفاع
hasty defense U دفاع تعجیلی
penetrates U نفوذ در دفاع
backfield U دفاع نفوذی
d. armour U اسلحه دفاع
internal defense U دفاع داخلی
defendants U دفاع کننده
untenable U غیرقابل دفاع
in self defence U برای دفاع
penetrate U نفوذ در دفاع
national defense U دفاع ملی
indefensibility U دفاع ناپذیری
penetrated U نفوذ در دفاع
yogoslav defence U دفاع یوگوسلاو
zone defence U دفاع منطقهای
ball hawking U دفاع خوب
benoni defence U دفاع بنونی
damiano's defence U دفاع دامیانو
yogoslav defence U دفاع پیرک
defendant U دفاع کننده
closed variation U دفاع تاراش
opens U بی دفاع واریز نش
opens U خط بازبی دفاع
opened U بی دفاع واریز نش
opened U خط بازبی دفاع
open U بی دفاع واریز نش
open U خط بازبی دفاع
dory defence U دفاع دوری
double guard U دفاع با دو دست
dog U دفاع بسته
dogging U دفاع بسته
dutch attack U دفاع برد
ego defence U دفاع خود
department of defense U وزارت دفاع
deliberate defense U دفاع بافرصت
defensive board U دفاع سبد
the right of self-defence U حق دفاع از خود
zones U دفاع منطقهای
dogs U دفاع بسته
zone U دفاع منطقهای
catenaccio U دفاع بتونی
fullback U دفاع پوششی
fencible U قابل دفاع
extended defense U دفاع گسترده
classical variation U دفاع ارتدوکس
defense in depth U دفاع در عمق
defense in place U دفاع در محل
composite defense U دفاع مرکب
nagashi uke U دفاع پرسی
war department U وزارت دفاع
pillsbury defence U دفاع پیلزبری
pirc defence U دفاع پیرک
plea of accused U دفاع متهم
position defense U دفاع موضعی
position defense U دفاع یا پدافندثابت
tenability U دفاع پذیری
pierce the block U شکافتن دفاع
three man block U دفاع سه نفره
philidor's defence U دفاع فیلیدور
coverage U دفاع پوششی
openings U شکافتن دفاع
national defence U دفاع ملی
offensive block U دفاع تهاجمی
parry of debate U دفاع درمنافره
opening U شکافتن دفاع
stand U دفاع مداوم
polish defence U دفاع لهستانی
perceptual defense U دفاع ادراکی
vindicative U دفاع کننده
semi circular parry U دفاع نیمدایره
defensive U منطقه دفاع
sham plea U دفاع ناموجه
sham plea U دفاع پوچ
simple parry U دفاع ساده
indefensible U غیرقابل دفاع
two knights' defence U دفاع دو اسب
soto uke U دفاع از خارج
two man block U دفاع دونفره
uchi uke U دفاع از داخل
self protection U دفاع از نفس
self defence U دفاع مشروع
secretary of defense U وزیر دفاع
replication U رونوشت دفاع
self-defence U دفاع از خود
right of self defence U حق دفاع مشروع
right of self preservation U حق دفاع از خود
robatsch defence U دفاع روباتش
russian defence U دفاع روسی
summetrical defence U دفاع متقارن
scandinavian defence U دفاع اسکاندیناویایی
secretary of defence U وزیر دفاع
secretary of state for defence U وزیر دفاع
special plea U دفاع خاص
defensible U دفاع پذیر
morote uke U دفاع دوتایی
defensible U دفاع کردنی
meran defence U دفاع مران
mikazuki uke ushiro geri U دفاع هلالی
kake uke U دفاع قلابی
active defense U دفاع عامل
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
kwon U دفاع با دست
age ake U دفاع بالارونده
legitimate defence U دفاع مشروع
morote uke U دفاع با دست
alekhine's defence U دفاع الخین
janisch defence U دفاع شلیمان
juji uke U دفاع ضربدری
defensible U قابل دفاع
janisch defence U دفاع یانیش
achi komi U دفاع فشاری
passive U دفاع بدون تیراندازی
bridgehead U دفاع ازقسمت عقب پل
bridgeheads U دفاع ازقسمت عقب پل
sicilian defence U دفاع سیسیلی شطرنج
vindicatory U مربوط به دفاع و حمایت
tchigorin indian U دفاع هندی چیگورین
queen's fianchetto defence U دفاع فیانکتوی وزیر
grunfeld's defence U دفاع گرونفلد شطرنج
line backing U دفاع پشت خط تجمع
all around defense U دفاع دورتا دور
joke opening U دفاع مدرن شطرنج
sitting duck U هدف بی دفاع واسان
indian defence U دفاع هندی شطرنج
back checker U بازگشته برای دفاع
two-way U موفق در حمله و دفاع
spike over the block U ابشار از بالای دفاع
indefensibly U بطور دفاع ناپذیر
kake uke U دفاع قلاب وار
se defedendo U در حین دفاع از خود
scandinavian defence U دفاع متقابل مرکزی
defense U دفاع توپزن از میله ها
kevitz trajkovic defence U دفاع کویتس- تراکوویچ
surface mission U ماموریت دفاع زمینی
apologetically U از راه پوزش یا دفاع
passives U دفاع بدون تیراندازی
muniment U وسیله دفاع لوازم
cheats U موضعگیری برای دفاع
geitja makki U دفاع دوبله بحالت
centre counter defence U دفاع متقابل مرکزی
drop the ball behind the block U جاخالی پشت دفاع
cheated U موضعگیری برای دفاع
cheat U موضعگیری برای دفاع
passive defense U دفاع غیر عامل
pale U حصار دفاعی دفاع
paler U حصار دفاعی دفاع
palest U حصار دفاعی دفاع
french defence U دفاع فرانسوی شطرنج
national defense U دفاع در سطح ملی
civil defense U دفاع غیر نظامی
presses U فشار روی دفاع
fegatello U فگاتلو در دفاع دواسب
press U فشار روی دفاع
block U دفاع در مقابل ابشار
petrov U دفاع پتروف یا روسی
blocked U دفاع در مقابل ابشار
pillsbury defence U دفاع کمبریج اسپرینگز
hold one's own (in an argument) <idiom> U دفاع از موقعیت خود
cover point U عضو دفاع نزدیک
modern defence U دفاع مدرن شطرنج
caro kann defence U دفاع کارو- کان
blocks U دفاع در مقابل ابشار
classical bononi defence U دفاع بنونی کلاسیک
moon doung makki U نوعی دفاع تکواندو
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
2make the case? به فارسی چی میشه
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com